پاییز اومد
اول از همه عرض پوزش میخام از همه ی دوستان
عکس های شمال خراب شده وقتی درست شد به دوستان رمز داده میشه
سلام سلام صدتا سلام به گل پسره مامانی
علیرضا جونم عرضم به خدمتت که امروز 8 مهره و شما 27هفتته گل پسرم
26 شهریور که گذشت منو بابایی اولین سالگرده عروسیمونو با شما تجربه کردیم
البته شام سالگردمونوبا مامانجون و دایی احمدت خوردیم ،
چه روزه قشنگیم مصادف شده بود
ولادت امام رضا ؛پارسال ما ولادت حضرت معصومه عروسی کردیم و امسال سالگرده
عروسیمون مصادف شد با ولادت آقا امام رضا
امام رضا کادوی عروسیمون شما رو بهمون داد ،کادوی سالگردمون که مصادف با ولادتش
شده بود ازش کادو سلامتیه شوما رو خواستم
یکه مهر گذشت و مدرسه ها باز شد ،پاییز اومد .. و اینکه تولد مامانی
مثه همیشه باباییه شما منو سوپرایز کرد
مثه خیلی دیگه از مناسبتایی که توی این دو سال و چند ماه با بابایی بودم
برای سالگرده عروسیمون بابا یه ساعت خوشچیل خرید و برای تولدمم هم یه جفت
گوشواره خرید !!دسته گله بابایی درد نکنه
دیگه برات بگم گل پسر مامانی دو سه روزه شدید مریض شدم .. سرما خوردم و گلو درد و
ازین جور حرفا
خیلی نگران کنندس اما خداروشکر الان کم کم دارم احساس بهبودی میکنم و تب آنچنانی
نکردم
راستیتش شما مامانه خیلی تنبلی داری اینو قبلن هم گفتم
زمانی که خاطرات ریخته رو هم نمیام بنویسم و وختی یادم میره میام
هی به خودم میگم زود به زود برم اما نمیدونم چرا نمیشه
دیگه بدبختی نمیشه قولم داد الان میگی چه مامانی بد قولی
ولی سعیم بر این هس زود به زود وبلاگتو آپ کنم
مخوصا حالا حالا ها که هفته ها رو پشت سر هم سپری میکنیم