عـلـیـرضـاعـلـیـرضـا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
بـاهـم بودنمونبـاهـم بودنمون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره
مــامــانــیمــامــانــی، تا این لحظه: 29 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
بــابــایــیبــابــایــی، تا این لحظه: 32 سال و 23 روز سن داره

جیگیـلی مـامـان بـابـا

ده ماه و سه روزگی

سلام علیرضای شیطون بلای مامانی یعنی هرچه قد بگم که شیطن بلایی کمه ... ماشاالله به جونت یه ثانیه مگه میشینی؟؟؟ هزار ماشاالله خیلی خواستنی شدی ... یعنی نمیشه جایی بریم و کسی بغلت نکنه و یا اینکه نخوات باهات بازی  کنه ..تو هم خیلی بچه ها رو دوست داریم از کارای جدیدت بگم که چهار دست و پا حرفه ایی میری ... دستت و به دیوار مبل آدما یا هر شی میگیری و با کمک  اون راه میری ... خیلی بامزه راه میری ولی امیدتو از دست نمیدی و همین باعث شده که تو مصمم تر از روز قبل قدم برداری و حرفه ایی تر بشی... کلمه ایی رو یاد بگیری تا دوروز همه چی به اون نام هست حتی و منو بابات  خیلی موقه ها به من میگی بابا و به بابات ...
15 آبان 1393

هشت ماه و شونزده روزگی... هفته سی وهشت

سلام بر پسر شیطون بلای مامانی  بعد از مدت ها اومدم با یه پست قشنگ و پرعکس  عکس ها اگر تارو بد هست به خوبیه خودت ببخش گلم .. خودت که بچه دار شدی میفهمی  عکس گرفتن از یه  پسر شیطون که همش تکون میخوره چقد سخته  آخه کنترل ماله خوردنه ؟؟؟همشم وسط فیلم و اخبارا کانال عوض میکنی  دست کوشولوی من پا کوشولو من خونه ی مامان بزرگ من عید فطر  اینم دست گل دختر خالم فاطمه .. گل سر برات زد خدایی بانمک شدی کنترل کم بود حالا اومدی سراغ لب تاب... حداقل از گوشه بخور نه از وسط ماست خوری به شیوه ی چرکولکی...
28 شهريور 1393

سی هفته در کنار هم !!!

سلام عشق مامان علیرضا جونم از کارای اخیرت بگم و برم ...! 3 هفتس غلت میزنی پشت سرهم و خوب و البته با خرابکاری های فراوان .. 5 روز با کله میری جلو بابا رو اینقد خنده دار میگی انگار خون آشامی از تهه حلقت ...  دَ دَ رو میگی اونم با ناز  ولی دیگه مامانی در کار نیست البته وقتی شیر نخورده باشی و هلاک شیر بشی میگی مـِ مـِ روی شکمت مبخوابی و وقتی بیدار میشی کلتو بلند میکنی نگاه میکنی به اطراف اگه هنوز خوابت میات یا کلتو میزاری زمین دوباره میخوابی یا گریه میکنی و اگرم از خواب سیر شده  باشی سریع میگی بَ بَ دایی احمدو خیلی خیلی دوس دوس داری تا میبینیش...
6 مرداد 1393

یه پست خوشگل برای پسر خوشگل

سلام گل پسر مامانی میدونم دیر شد اما اینبار بزار پای تنبلی و کم حوصلگی مامانت اما الان برات میترکونم با کلی عکس اومدم!!! الان دقیقن تو شش ماه و 15 روزته ... شیطون بلا،نمک خالصی یعنی؛منو بابایی فقط در حال خوردن شماییم اینقد که مزه میریزی! و حالا عکسا.. اول عکسای خوابیدنت ،من عاشق خوابیدنت هستم مشهد..بعد از رسیدن به هتل و خستگی راه اولین باری که رفتیم حرم .. تا اومدیم خوابت گرفت خوابیدی ..  نمایی دیگه از خوابت توی حرم     خوابیدنت با زرافه که اصن قصه ها دارد این آخرین باریه که شب توی گهوارت خ...
27 تير 1393
1